نتایج جستجوی عبارت «شجره نامه» در نوشته‌های دانشنامه مشاهیر:
اجازه نامه آیت الله العظمی سید محمود الحسینی شاهرودی به آیت الله سید محیی الدین فال اسیری
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » سید محیی الدین فال اسیری »
 بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صل الله علی خیر خلقه و اشرف بریّته محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین و بعد جناب مستطاب سید العلماء العظام حجه الاسلام آقای حاج سید محیی الدین فال اسیری دامت برکاته از طرف اینجانب مجازند در تصدی بامور حسبیه که در زمان غیبت منوط به نظر فقیه و اذن حاکم شرع است و مجازند در اخذ وجوه شرعیه و حقوق الهیه...
اجازه نامه نقل حدیث و روایت از طرف آیت الله العظمی سید محمود الحسینی شاهرودی به آیت الله سید محی الدین فال اسیری
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » سید محیی الدین فال اسیری »
 بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صل الله غلی خیر خلقه و اشرف بریّته محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین و بعد؛ فقد استجازنی جناب سید العلما< و الاعلام حجه الاسلام السید محی الدین فال اسیری دامت برکاته فی نقل الروایات المعتبره و الاحادیث الصحیحه المسنده الی مصادر العصمه و موارد الوحی المندرجه فی کتب احادیثنا المعتبره کالکتب الاربعه و غیرها من مصادرنا الموثقه؛ فقد اجزت له، دام بقائه؛...
نامه‌ی چهارم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمس‌المعالی به یکی از افاضل نوشته سلام علی تلک المعاهد انّها شریعه وردی او مهبّ شمالی(1) بعد، سلام علی ابراهیم انّه اوّاه حلیم(2)، چندی است که از گلزار ابراهیم نسیم خلّتی(3) فرا نمی‌وزد و سلام مودّتی و پیام محبّتی نمی‌رسد؛ گویی کریمه‌ی: برداً و سلاماً(4)، از صفحه‌ی خاطر آن عزیز مهربان فراموش است و یا آیه‌ی: ابراهیم‌الذی وفّی(5) و اِنّ ابراهیمَ کانَ امّهً قانتا(6)، بر مصحف(7) ضمیر گرامی غیر منقوش کَأَنَّ لم یکنْ بین‌الحَجونِ إِلی الصَّفا  أَنیسٌ، وَلم یَسْمُر بمکّه سامِرُ(8) ما...
نامه‌ی پنجم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمس‌المعالی به یکی از اعیان نوشته: فدایت شوم، این اوقات که آسمان بنای معاندت(1) و کجروی گذاشته و روزگار کمان گشاده به همین قدر راضی بودیم که گاه‌گاهی ادراک سعادت حضور سرکاری می‌کردیم و او را وقایه‌ی(2) ناملایمات و سپر حوادث می‌دانستیم و زخم‌های روزگار را از تشرف آستانه بوسی مرهم می‌جستیم بی‌خبر زآنکه نقش بند قضا در پس پرده نقش‌ها دارد اینک لشکر نوبه(3) و عساکر(4) مرض بر حصار تن شبیخون آورده هردم زمانه داغ غمم بر جگر نهد داغی تمام...
نامه‌ی هفتم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمس‌المعالی به یکی از افاخم نوشته نفسی فداؤک لا لقدری بل اری اِنَّ ‌الشعیرَ وقایهُ الکافورِ(1) اما بعد هر چند آینه ضمیرِ منیرِ بیضا نظیر(2) که نمودار تجلیّات غیبی و الهامات لاریبی(3) و مظهر عکوس(4) شموس حقایق و مطرح(5) اشعه‌ی دقایق و مَحَطِّ(6) انوار معارف و محل اسرار عوارف مثابه(7) جام جهان نما حاکی از حقایق اشیاء است آیینه‌ی خداست ضمیر منیر دوست اظهار ماجری خود آنجا چه حاجت است هُوَ البَحرُ جوداً والکِرامُ جداول هوالشمس قدرا والملوکُ کواکب(8) نسیم اخلاقش چون باد بهار...
نامه‌ی سوم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمس‌المعالی به یکی از اکابر نوشته: فهرست عرض و استدعای(1) بنده‌ی مستمند و داعی نیازمند دولتخواه بلا اشتباه فلان آنکه چون اهل این شهر از صغیر و کبیر و برنا و پیر مراتب مرحمت و التفات سرکار والا نسبت به این افتاده ضعیف استدراک(2) کرده‌اند خصوصاً حکایت وعده‌ی التفاتی که در باب فلان فرمایش شد که التفات شود خلق شیراز هم غالباً فضول و هرزه‌اند بی‌خود در مقام سئوال و تحقیق حال برمی‌آیند و از بیگانه و...
نامه‌ی دوم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمس‌المعالی به یکی از سادات نوشته روحی فداک یا ذاالمعالی(1) و معدن‌الادب سیّدنا و ابن سیّدالعرب ای خلاصه‌ی دودمان رسالت و نُقاوه‌ی(2) خاندان سیادت ای نخبه‌ی اعزّه و اشراف وای زبده‌ی آل(3) عبد مناف(4) یا عقد منتظم‌النبوه بیت مختلف-الملائک(5) یابن الفواطم(6) و العواتک(7)، الترائک(8) و الارائک(9)! شب گذشته که به ملاقات آن مخدومْ مسرور و به صحبت شریفْ محظوظ بود و خلاف ادب دانستم که با شما در مقام جسارت برایم اوّلا اینکه مقصود از تحصیل علوم...
نامه‌ی ششم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمس‌المعالی به یکی از احباب خود نوشته یا حبیب‌المشتاقین(1) یا سید‌العارفین(2)! فداک مَن عداک ورزقنی اللهُ لقاک(3) هرچند از شماره فزون است غم ولی تا دل تهی شود قدری برشمار نیست چه شد که یک بار آن عاقل را نسیان کامل روی نمود و تخم محبت و آشنایی جز بیگانگی ثمر نداد، قُرب مواصلت(4) به بُعد مهاجرت مبدل شد و عقده‌ی(5) غم و اَلَم غیر منحل(6) ماند با آن همه امید وفا جز جفا ظاهر نشد و با ادعای صفا وفایی...
نامه‌ی هشتم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
سواد رقمی است که مرحوم شمس‌المعالی نوشته چون از روزی که قادر بی‌چون و حاکم حُکمِ: کن‌فیکون (۱)، دیباچهٔ کتاب دارایی جهان را به نام نامی شهریار تاجدار موشّح (۲) ساخته و افسر فرمانروایی کیهان را به تارک (۳) مبارک پادشاه صاحب قِران مطرّز (۴) داشته دانشوران جهان را شهدِ نشاط در کام و صهبایِ (۵) مراد در جام است ما نیز به جهت تکثیر دعاگویان و توفیر (۶) شکرگزاران این دولت قوی مکنت و سلامتی ذاتِ اقدس و وجودِ مقدس، همت بر ترفیهِ...
نامه‌ی اول (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
مرحوم شمس‌المعالی نی‌ریزی به یکی از اعاظم نوشته: روحی فداک(1)، هرگاه دماغ و حالتی و فراغ و التی داشته باشید افسانه‌ی مرا گوش دهید و ماجرای مرا هوش،  افسانه [ای] که کس نتواند شنیدنش صورت حال و تمثال(2) احوال بر این منوال است که در این روزها در گوشه‌ای خزیده و طمع از عالم و آدم بریده‌ام و چشم توقع از صغیر و کبیر و برنا و پیر پوشیده و حجاب استغنا(3) بر چهره‌ی تمنّا کشیده دامن از مخالطت(4)...